Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری مهر، گروه بین‌الملل: در روزهای اخیر و به واسطه حمله بی‌امان و ناجوانمردانه رژیم کودکش صهیونیستی که بعد از عملیات غرورآفرین هفت اکتبر اتفاق افتاد، تعداد زیادی از فعالان رسانه ای و فرهنگی و همچنین هنرمندان فلسطینی به درجه رفیع شهادت نائل شدند.از جمله هنرمندانی که از زمان عملیات «طوفان الاقصی» در جریان نسل‌کشی در غزه به شهادت رسیدند، می توان به هبه زقوت، هنرمند تجسمی، هبه ابوالنداء، شاعر و نویسنده، ایناس السقا، هنرمند تئاتر، علی نسمان، بازیگر سینما و تئاتر، و هنرمند تجسمی خانم حلیمه آل کحلوت و … اشاره کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هبه زقوت: رنگ های زندگی و حیات فلسطین

هبه زقوت کشور را با رنگ های شاد و مفرح خود و قلم زیبایی که در دست داشت رنگ آمیزی می کرد، قدس و مسجد الاقصی را با قلم مو در آغوش می کشید و تمام عشق و محبتش را در نقاشی های خود نمایان می‌کرد. او همچنین بسیاری از زنان فلسطینی تاثیرگذار در سرزمین خود را با نقاشی ثبت کرد و هویت آن‌ها را در طی دوران حفظ کرد.

از جمله نقاشی های او به تصویر کشیدن زنی است که گیتار در دست دارد و چشمانش را بسته است. هبه زقوت برای معرفی خود در صفحه فیس بوک نوشته بود: «ما زندگی خود را مانند آهنگ های موسیقی می گذرانیم. گاهی اوقات موسیقی بلند است و گاهی آرام است. این است زندگی ما.»

او در بوم دیگری درخت زیتونی را می کشد که ریشه در زمین دارد و روی آن نقاشی پس از پایان کار می نویسد: «وقتی جوان بودم، فصل برداشت برای من خاص بود، ما به عنوان اعضای خانواده دور هم جمع می شدیم و زیتون می چیدیم، مادرم آنها را با آن نگهداری می کرد. تکه های لیمو. ممنون مادر.»

زقوت لحظه هایش را با درختان وطنش و هوا و مکان های گرم و صمیمی آن شرح می داد تا وطنش در لحظه شهادت او را در آغوش بگیرد. او در نوار غزه به دنیا آمد و در جریان بمباران نوار غزه به همراه پسرش به شهادت رسید. زقوت در رشته هنرهای زیبا در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه الاقصی تحصیل کرد و در نمایشگاه های بین المللی و جهانی با کارهای زیبای خود شرکت کرد. هبه زقوت در مسیر تخصصی خود داستانی از هنرهای تجسمی را ترسیم و نقشی رقم زد که اشغال و اشغالگران نمی توانند آن را از عقل و ذهن و روح مردم فلسطین حذف کنند.

در نقاشی های هبه خانه‌ها در مجاورت هم پابرجا و استوار هستند و غزه در نقاشی بزرگ‌تر از یک شهر است و جهانی را از معنا و مفاهیم در بر می‌گیرد؛ این غزه است که مقاومت می‌کند، جان می‌دهد و استوار باقی می‌ماند.

هبه زقوت یک نمایشگاه انفرادی داشت به نام «فرزندان من در قرنطینه» که از طریق آن سعی کرد وضعیت محاصره ای را که فلسطینی ها در غزه تجربه می کنند بیان کند، او در طی برگزاری این نمایشگاه طی یک مصاحبه در رابطه با کارهای خود عنوان کرد: من بعنوان یک فلسطینی با آثارم سعی می کنم از حق خود دفاع کنم. و برای همیشه دنبال رو این راه و رسم و روش خواهم بود.

هبه ابونداء: غزه جدیدی در بهشت وجود دارد

سخنان هبه ابونداء که روزی در شعرش نوشته بود هرگز فراموش نمی شود سخنانی که در آن‌ها درد اسارت در بزرگترین زندان روباز جهان نمایان و آشکار است. در ابیاتی نیمایی هبه این درد را اینگونه منتقل می‌کند «در اتاق فراموشی / جایی که خورشید به زنگ خانواده نزدیک نمی شود.»

در حقیقت ابونداء شاعر و داستان نویس در اثر تجاوزات رژیم صهیونیستی به غزه در ماه اکتبر به شهادت رسید. او اهل روستای جرجه بود که در جریان نکبت سال ۱۹۴۸ خانواده او به غزه آمدند و هبه نیز در نوار غزه به دنیا آمد و آنجا زندگی می کرد. تحصیلات آکادمیک هبه در حوزه بیوشیمی است و وی در مرکز رسُل که یکی از مراکز تخصصی و درمانی کودکان است کار می‌کرد.

هبه نویسندگی را دوست داشت و به آن عشق می‌ورزید و همیشه سعی بر آن داشت تا ضمن اصلاح قلم و نگارش خود چیزهای زیبا بنویسد، در کلاس های مختلفی شرکت می‌کرد از اساتید زیادی مشاوره می‌گرفت و سرانجام اولین رمان خود را نوشت. رمان اکسیژن برای مردگان نیست اولین اثر داستانی به بود که در سال ۲۰۲۲ به چاپ چهارم رسید. رمان «اکسیژن برای مردگان نیست» به تراژدی انسان عرب در زمانی معروف به انقلاب‌های عربی در گذشته می‌پردازد، نویسنده رمان توانست در سال ۲۰۱۷ مقام دوم و همچنین جایزه نویسنده خلاق عرب را به دست آورد.

ابونداء چند روز قبل از شهادتش در صفحه فیس بوک خود نوشت: «اگر ما مردیم، بدان که راضی و ثابت قدمیم و به همه خبر بده که صاحب حقیم.» او همچنین گفت: «در بهشت، غزه جدیدی بدون محاصره در انتظار ماست. اکنون این بهشت در حال شکل گیری است.»

او در ۱۹ مهرماه شعر خود را منتشر کرد و گفت: «به تو پناه می برم به نماز و استخاره و هر مناره و محله ای را / که لحظه ای از موشک حفظ کنند مناره ها را / دستور ژنرال بود تا حمله صورت گیرد / به تو و بچه ها پناه می برم قبل از اینکه فرو بریزد خانه ام / یقین دارم لبخند او و مسیرش را عوض می کند.»

اینگونه بود که هبه قبل از شهادت، با ابیات زیبای خود تصویری را رقم زد و آن را به فضا و قدر سپرد، سخنان خود را به زمان سپرد تا روزی برسد که وطنش را از وجود ظالمان و مهاجمان و اشغالگران پاک کند.

این شهید چندین مجموعه شعر مشترک از جمله: الفبای آخرین زنجیره، طوفان خوردن و شاعر غزه منتشر کرده است که به موضوعات پیرامون شهروند فلسطینی محاصره شده در نوار غزه می پردازد.

ایناس السقا: زنان غزه و صبر ایوب

هنرمند فلسطینی ایناس السقا را می‌توان یکی از مؤسسان تئاتر بانوان در غزه بر شمرد. او کارگاه های نمایشی و تئاتر بسیاری را با کودکان و بانوان نوار غزه برگزار کرد و در بسیاری از فعالیت های تعاملی اجتماعی شرکت فعال داشت. از جمله نمایش‌هایی که خانم ایناس آنها را تولید کرده می توان به «خرس»، «ام بصیر، چیزی شده؟» و «زنان غزه و صبر ایوب» اشاره کرد. ایناس به همراه دو دخترش لین و سارا و پسرش ابراهیم در بمباران خانه‌ی شخصی خود در نوار غزه که توسط صهیونیست کودکش و تروریست رقم خورد به شهادت رسید. ایناس قبل از بمباران خانه اش با مادر و فرزندانش به «مرکز فرهنگی ارتدکس در غزه» پناه برد و پس از تهدید این مرکز به خانه خود در خیابان الوحیدی که بمباران شده بود نقل مکان کردند.

دشمن اشغال‌گر ایناس را قبل از اینکه بتواند در یک نمایشنامه که در حال پیگیری تولید آن بود از میان ما ربود. او در تاریخ ۲۷ اوت در صفحه خود نوشت «گاهی اوقات به گذشته خود نگاه می کنید و متوجه می شوید که از یک قتل عام زنده بیرون آمده اید؛ باد جریان دارد همانطور که کشتی ما / ما در جریان هستیم؛ باد، بدان که ما دریا هستیم و کشتی های آن، پس بوز تا به حرکت در آییم.»

السقا معروفیت خود را پس از آنکه در فیلم «سارا» ساخته خلیل المزین، کارگردان فلسطینی نقش آفرینی کرد به دست آورد، وی حالا هنرمندی حرفه‌ای و شناخته شده ای شده است، اما «رژیم کودکش صهیونیستی»، دشمن زندگی و عشق، جلوی کار او را با شهید کردنش گرفت تا آثارش همچنان از درد و رنج صحبت کند و تا ابد در اذهان مردم با هنر خود زنده بماند.

علی نسمان: مردم غزه روحیه عجیب و بالایی دارند

علی نسمان بازیگر سینما و تئاتر، کمدین، هنرمند و شخصیت رسانه ای فلسطینی اینگونه هدف خود را برای مخاطبانش بازگو می‌کرد: «از اولین لحظات آگاهی، می دانستم که نقش و هدف من ترسیم شادی بر چهره مردمم است».

نسمان در حمله هوایی رژیم کودکش صهیونیستی به نوار غزه به شهادت رسید. او در شبکه های اجتماعی فعال بود و از زمانی که مقاومت عملیات غرورآفرین «طوفان الاقصی» را آغاز کرد، اتفاقات مهم را رصد می‌کرد و یادداشت های روزانه ای را در رابطه با نوار غزه در صفحه اجتماعی خود برای گفتن یک روایت درست و دور از تحریف و دروغ به اشتراک می‌گذاشت.

نسمان هر روز که از خواب بیدار می‌شد به خیابان می‌رفت و از جنایت‌های صهیونیست‌های کودکش روایت های گوناگونی را از دل میدان برای مخاطبان نقل می‌کرد. در یکی از این روایت های منتشر شده از شهید نسمان، ایشان می‌گفت: «مسلماً مردم از این منطقه عقب نشینی کردند. بمباران در طول شب در این مکان ادامه داشت و همه جا کاملاً ویران شد. پیروزی همان چیزی است که خدا و رسولش به ما وعده داده اند و نبرد ما ادامه دارد. مردم غزه روحیه بالایی دارند.»

نسمان در تعدادی از سریال های فلسطینی از جمله «روح» و «دروازه بهشت» نقش آفرینی کردن است. او اخیراً در سریال «آزادی» که داستان زندانیان «تونل آزادی» است، شرکت کرده است.

حلیمه عبدالکریم آل کحلوت: چاقو، مانند آینه واقعیت خشن است

حلیمه آل کحلوت در حمله صهیونیست ها به غزه شهید شد و پس از بمباران منزل کحلوت و شهادتش شهر چاره ای جز استقبال از تکه های هنر و نقاشی های او نداشت و تکه های هنری و جسد او تا ابد در غزه به امانت گذاشته شد.

حلیمه یک هنرمند تجسمی است که در سال ۱۹۹۴ در غزه به دنیا آمد. او پیش از شرکت در بسیاری از نمایشگاه های هنری در داخل و خارج از فلسطین، مدرک هنرهای زیبا را از دانشگاه الاقصی دریافت کرد.

او با هنر خود خشونت تحمیل شده توسط اشغال‌گران صهیونیست و محاصره وطنش را به مخاطبان خود ارائه کرد. ایشان در آثارش بر ابزارهای تیز و تند مانند چاقو، هلی کوپتر و.... تمرکز کرد تا بتواند واقعیتی که مقاومت از طرف رژیم تروریست صهیونیستی با آن مواجه است را بازتاب دهد.

زندگی تحت اشغال الکحلوت را واداشت تا یک نقاشی دیواری بزرگی را در دانشگاه دارالکلمه غزه بکشد، این دیوارنگاره شبیه یکی از آثار هنرمندلت فلسطینی به تام اسماعیل شموت است که در آن کحلوت روزنامه نگار شهید فلسطینی خانم «شیرین ابوعقله» را به تصویر می کشد.

حلیمه در اثر هنری دیگری که با عنوان: «تحت دیدبان» سعی می‌کند با تجویز داروهایی درد محاصره و اشغالگری که مردم متحمل آن هستند را تسکین دهد.

همکار او آقای محمد الحاج، در صفحه فیس بوک خود با تمجید از او می‌نویسد: "او شوخ طبع، خنده دار و مورد علاقه اطرافیانش بود. با رفتنت خلاء بزرگی را برای عزیزانت پشت سرت گذاشتی که جز با وجود تو پر نمی شود.»

عمر ابوشاویش، شاعر و نویسنده اردوگاه نصیرات

عمر ابو شاویش علی‌رغم جوان بودنش به الگویی برای جوانان با استعداد و مبارز فلسطین بود. عمر ابوشاویش شاعر و نویسنده فلسطینی از پیشگامان عرصه فعالان اجتماعی در حوزه جوانان بود.

او در تخصص خود همیشه خوش‌نام بود و در رویدادی برنده یک جایزه مهم در عرصه فرهنگ و ادب در سطح کشورهای عربی شد. او به جدیت امور اجتماعی جوانان را پیگیری می کرد و سعی در رفع مشکلات و معضلاتی که جوانان غزه با آن درگیر بودند داشت. ابوشاویش با پیگیری های مداوم خود در تأسیس بسیاری از انجمن ها و نهادهای جوانان شرکت فعال داشت و ابتکارات برجسته ای در زمینه فرهنگ، ادبیات و کار اجتماعی به جامعه خود ارائه می‌کرد.

ابوشاویش را می‌توان یکی از رهبران جوان و با تجربه در زمینه های رهبری، برنامه ریزی، ظرفیت سازی و کار خلاق به شمار آورد. علی‌رغم حصارهای موجود او در بسیاری از کنفرانس های بین المللی، عربی و محلی شرکت کرد و افتخاراتی را در زمینه های امور اجتماعی، فرهنگی و ادبی دریافت کرد که از مهمترین آن‌ها می‌توان به جایزه جوانان تاثیرگذار عرب اشاره کرد.

محمد صالح جوانترین شاعر و ادیب غزه

محمد صالح شاعر و ادیب جوان غزه ای با اشتیاق زیادی شعر و ادبیات مقاومت را دنبال می‌کرد و همیشه از مقاومت ملت فلسطین و افتخارات خود سخن می‌گفت. علی‌رغم جوانی محمد اما توانسته بود جایگاه والایی را در غزه و در میان دیگر شاعران و تاثیرگذاران پیدا کند. او صفحات فضای مجازی را به درستی تصاحب کرده بود و از خلال آن‌ها توانسته بود جایگاه ویژه ای را در میان هم سن و سالهای خود ایجاد کند.

در صبحگاه روز دوشنبه ۶/۳/۲۰۲۳، عصام الدلیس، رئیس کمیته پیگیری امور دولتی غزه، از محمد صالح شاعر جوان غزه و نویسنده مجموعه «دستش افتاده است» تجلیل کرد. همچنین در این تقدیر و تکریم محمد صالح لقب جوان ترین شاعر و نویسنده فلسطین را نیز از این مقام دولتی در غزه دریافت کرد.

محمد صالح که از چهرهای جوان و شاخص غزه بود یک صفحه پربازدید در فضای مجازی داشت که در آن شعرها و مطالب خود را منتشر می‌کرد. صیحت‌ها و بیت های شعری وی برای هم‌سن‌وسالهای محمد خیلی جالب و جذاب بود و کمتر جوانی در غزه بود که محمد را نشناسند. در آخرین استوری که این شهید جوان از خود بجای گذاشته بود، دنبال کنندگان خود را به ایمان و صلوات در شب جمعه توصیه می‌کرد.

یکی از دوستان نزدیک محمد که پس از شهادتش صفحه مجازی آن را فعال نگه داشته در یک استوری به دنبال کنندگان این شاعر جوان وعده ای داده که این وعده به شرح ذیل است؛

شما را از سخاوت چهره و روان زبانش محروم نخواهیم کرد، تصویرش زنده و آیاتش ماندگار و توصیه هایش تکرار و منتشر خواهد شد. (لا نحرمکم من سماحة وجهه، و لا طلاقة لسانه، ستحیا صورته و تبقی ابیاته و تعاد توصیاته لتنشر)

محمد فائز الحسنی؛ مظهر وحدت و یکپارچگی در غزه

در غزه زندگی می کرد، به واسطه شأن هنری و فرهنگی که خانواده ایشان داشت یک موسسه فرهنگی و هنری در غزه به نام رواسی فلسطین تاسیس کرده بود و سعی داشت تا مقداری از کارهای بر زمین مانده حوزه فرهنگ و هنر را به دوش بکشد. برادرش شهید رماح الحسنی تجسمی کار بود و شانی بین تجسمی کاران فلسطین داشت، این هنر را از پدرش فایز به ارث برده بود و در آن تبحر خاصی داشت. با ابومحمود از سال ۹۸ و در جریان برگزاری یک همایش آشنا شدم.از همان ابتدا دلدادگی ابومحمود به اهل بیت علیهم السلام و ایران و انقلاب و مقاومت واضح و نمایان و آشکار بود. همیشه تماس می‌گرفت و پیام می‌داد و از شرایط و اوضاع کلی می‌پرسید.

کارهای مختلفی که در غزه انجام می‌داد را به اشتراک می‌گذاشت و علی رغم تواضع کارها در محتوا و منطق بسیار بزرگ بودند. از کاستی ها و نقص ها می‌گفت و اینکه جنگ نرم چه تاثیر بدی بر اوضاع حاکم گذاشته است، طرح هایی هم داشت، یک بار که یک کلیپ از یک داعیه اسلامی ارسال کرده بود می‌گفت «ببین چطور دارند محور مقاومت را می‌زنند؟! محمد در روزهای پر تلاطم اکتبر به همراه تمام افراد خانواده اش در یک بمباران هوایی توسط رژیم کودک کش صهیونیستی در منطقه خان‌یونس نوار غزه شهید شد تا با اهدای جانش چراغ راه برادران و خواهران خود در مسیر فرهنگ و هنر باشد.

بی شک تک تک اقدامات و کارهای رقم خورده به واسطه روح، روان و قلم این شهدای عزیز به مثابه یک موشک مهلک بر جان صهیونیست های تروریست خواهد بود و یقیناً زنده نگه داشتن یاد و نام و هنر و ادبیات این عزیزان انتقامی سخت از دشمنان خواهد بود. روح تمام شهدای عرصه فرهنگ و هنر مقاومت شاد و یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.

کد خبر 5937991

منبع: مهر

کلیدواژه: خان یونس مسجد الاقصی قدس مسجدالاقصی طوفان الاقصی رژیم صهیونیستی غزه طوفان الاقصی رژیم صهیونیستی فلسطین ارتش رژیم صهیونیستی ایالات متحده امریکا حزب الله لبنان جنگ غزه حماس لبنان اسرائیل مقاومت فلسطین خبرگزاری مهر روسیه اوکراین شاعر و نویسنده شهادت رسید نوار غزه نوار غزه محمد صالح علی رغم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۸۴۷۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آقا معلم در لیست ترور!

نام اودرکنار نام شهید رجایی در یک لیست ترور به تایید سرکردگان سازمان منافقین رسیده بود. قرار بود رجایی و چگینی که دو یار همراه بودند در یک محدوده زمانی ترور شوند و همین هم شد و رجایی را هشتم و چگینی را دوازدهم شهریور به شهادت رساندند!

به گزارش ایسنا، متن پیش رو روایتی از زندگی و زمانه معلم شهید قدرت‌الله چگینی است که جام جم در روز گرامیداشت مقام معلم منتشر کرده است: معلم شهید «قدرت‌اللهچگینی» در قزوین متولد شد و دوران نوجوانی خود را در این شهر سپری کرد اما به دلیل مخالفت با رژیم پهلوی برای معلمی به اجبار راهی الیگودرز استان لرستان ‌شد و پس از فعالیت‌های موثر در قبل و بعد از انقلاب مقابل منزل خود در خیابان تبریز شهر قزوین به دست منافقین به شهادت رسید.

نام اودرکنار نام شهید رجایی در یک لیست ترور به تایید سرکردگان سازمان منافقین رسیده بود. قرار بود رجایی و چگینی که دو یار همراه بودند در یک محدوده زمانی ترور شوند و همین هم شد و رجایی را هشتم و چگینی را دوازدهم شهریور به شهادت رساندند!مهم‌ترین خصوصیت استاد چگینی در نگاه هر بیننده، اهمیت او به آراستگی ظاهری‌اش بود؛ آن هم در اواخر دهه ۵۰ و اولین سال از دهه ۶۰ که خوش‌پوشی و خوش‌تیپی شاید بازخورد خوبی نداشت و اساسا پرداختن به ظاهر به مثابه نپرداختن به باطن تعبیر می‌شد!این معلم فهمیده با همین روش توانسته بود شاگردان و جوانان زیادی را پای حرف و بحثش بنشاند و با آنها از قرآن صحبت کند. نکته دیگر زندگی شهید چگینی، توجه بیش از حد او به تربیت فرزندان و حفظ چارچوب خانواده بود. او در این زمینه هم بسیار موفق بود و روش‌های جالب برای تربیت پسرانش در جای خود بسیار خواندنی و شنیدنی است.
     
کاندیدای مجلس شورای اسلامی
چند روز بیشتر به برگزاری دور دوم انتخابات مجلس باقی ‌نمانده و شهید چگینی برای دور اول مجلس شورای اسلامی نامزد شده بود. خاطره زیر مربوط به همان زمان است که در تمام مدت تبلیغات مدام به اعضای ستاد و مجریانش تاکید و سفارش می‌کرد که «حق ندارید پوستر مرا روی دیوار خانه مردم بچسبانید و اگر خواستید این کار را بکنید باید از صاحبخانه اجازه بگیرید. اگر هم احیانا به اموال کسی خسارت زدید، باید صاحبش را پیدا کنید و حلالیت بخواهید». اگر کسی این موارد را رعایت نمی‌کرد چگینی بی‌درنگ عذرش را می‌خواست. یک بار به او گفتم: برادر من! چرا این‌قدر سختگیری می‌کنی؟ به شدت ناراحت و عصبانی شد و گفت: همان‌طور که برای رفتن به مسجد نباید از راه فاضلاب وارد شد، مجلس را هم که مکان مقدسی است نباید با ضایع کردن حقوق مردم و انجام اعمال ناصواب و شبهه‌ناک آلوده کرد. کسی که می‌خواهد به مجلس برود باید همه چیز را رعایت کند.
     
خیابان تبریز
درباره ویژگی‌ها و سیره معلم شهید قدرت‌الله چگینی کتابی هم با نام «خیابان تبریز» منتشر شده است. هر چند این کتاب باعث شده یکی از هزاران شهیدی که نام‌شان در حال فراموشی است، دوباره به حافظه مردم بازگردد اما با توجه به سبک خاطره‌نگاری که برای نگارش این کتاب از آن استفاده شده است، جنبه‌های زیادی از زندگی این شهید و راه و روش او پنهان باقی می‌ماند، چنان‌که در این کتاب اشاره چندانی به نحوه ارتباطات خانوادگی این شهید به‌ویژه رابطه شهید با فرزندان و همسرش نشده است، در حالی که برای ارائه یک الگوی شاخص از یک شهید باید به تمام زوایای زندگی او پرداخت.
     
همچنان زیر غبار
معلم شهید قدرت‌ الله چگینی حقیقتا عنصر شریف و مجاهدی بوده که مرور زندگی‌اش برای آنان که دل در گرو تعلیم و تربیت دارند، لازم و ضروری است. این آقا معلم دوست‌داشتنی بوده و ویژه. هر برهه از زندگی و مبارزات و تدریس و فعالیت‌های او، هر کدام را که خوب بنگریم و تامل کنیم و حوصله به خرج بدهیم، نکته‌ها و درس‌ها و البته عجایبی در آنها می‌بینیم که راحت از کنار آنها نمی‌شود گذشت. به نظر می‌آید در تاریخ ادبیات پایداری انقلاب، حق این شهید به خوبی ادا نشده و آنچنان که باید غبار از چهره تابناک این شهید کنار نرفته است!

ترکیب معلم و شهید
آنها که اهل دقت و فراست دراوضاع واحوال زمانه هستند وتاریخ زندگی پرفرازونشیب انسان رامطالعه کرده‌اند به خوبی درمی‌یابند که برای ساخت بشر و رشدوتعالی او، معلم ومربی چه نقش بی‌بدیلی دارد.مرحوم استاد علی صفایی حایری جمله‌ای به این مضمون دارد که‌: «اگر در عالم کاری بهتر و والاتر از معلمی بود، خدا آن کار را به انبیاء و اولیاء و خوبان خودش می‌داد... حقیقت این است که مقامی بالاتر از معلمی و هدایتگری نیست.هیچ شان ورتبه‌ای به پای معلمی نمی‌رسد. معلم کارش با روح و جان و فکر آدمی است و از این حساس‌تر و مهم‌تر برای انسان پیدا نمی‌شود که روح و جانش راعلو ارتقاء بدهد. زندگی و افکار و مجاهدت‌ها و تجربیات این والاگوهران را باید دید وشنید ونوشید. خاصه آن که آن معلم پس ازعمری دویدن و سوختن، خلعت مبارک شهادت را پوشیده باشد. آیا از ترکیب «معلم شهید» زیباتر و دلپذیرتر پیدا می‌شود؟»

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • جزئیاتی درباره زندگی یحیی سنوار؛ سنوار کیست و چگونه به قدرت رسید؟
  • آقا معلم در لیست ترور!
  • عملیات جدید گروهان های قدس/ شهادت دو فلسطینی دیگر در غزه
  • شمار شهدای خبرنگار غزه به 142 شهید رسید
  • عملیات ضدصهیونیستی در قدس اشغالی/ مجری عملیات به شهادت رسید+ فیلم
  • شهادت یک فلسطینی در الخلیل در ادامه یورش‌ صهیونیست‌ها به کرانه باختری
  • شهادت ۲۴ فلسطینی در رفح/ رونمایی قسام از بمب جدید «القفازه»
  • شهادت جوان فلسطینی در الخلیل به ضرب گلوله صهیونیست‌ها
  • آمار شهدای امروز حمله های رژیم صهیونیستی به غزه
  • شهادت ۳۴ فلسطینی در حملات امروز اشغالگران به نوار غزه